spacer

مزدکیان

spacer - -***--- یاد جانباختگان سال شصت وهفت گرامی باد--***- از موج جدید خشونت و اعدام جلوگیری کنید ---- اتحاد و همبستگي آغاز راه هر مبارزه است

Sunday, August 31, 2003

اسا س سهمیه های دانشگاهها بر انحصار و سرکوب است
رژیم برای ادامه بقای ننگین خود از دیر باز اقدام به گزینشهای مذهبی و سیاسی درقبولی دانشگاهها و استخدامها کرده است و همیشه مکتبی بودن را بر تخصص ترجیح داده است. بطور مثال بت اعظم سابق (خمینی) در مورد رجایی گفته بود "اگر رجایی علم ندارد ایمان دارد" و مشخص است که ایمان برای آنها یعنی در خط آنها بودن و در صحنه بودن و برای رژیم خوش رقصی کردن است
یکی از اقدامات ننگین رژیم در ابتدای به قدرت رسیدنش تعطیلی دانشگاهها به بهانه انقلاب فرهنگی بود که هدفش خروج دانشجویان از صحنه سیاسی با گرفتن پایگاه آنها و خانه نشین کردن آنها بوده است و پیرو آن تصفیه اساتید آگاه و مبارز که بطور حتم مکتبی هم نبودند و برای عوام فریبی رژیم مضر بودند
بعد از بازگشایی دانشگاهها، ورود به آن با گزینش شدید همراه بود و هرکسی که حتی کلمه ای بر ضد رژیم گفته بود و یا اجتماعات ضد رژیم را هم تماشا کرده بود در گزینش رد می شد و از راهیابی به دانشگاه باز می ماند.( امروز این گزینشها کم رنگ شده است ولی کاملا حذف نشده است) آن گزینش ها و تفتیش عقاید در آن زمان راه را برای ورود عوامل رژیم و فرزندانشان بخوبی باز کرد و بعد از ایجاد سهمیه بندی (رزمندگان ، جانبازان و شهدا ) این راه هموارتر هم شد ونقطه آغاز نفوذ در دانشگاه و حضور عمال دست نشانده در محیط دانشگاه بود که با شکل گیری انجمن های اسلامی خود را کاملا نمایان ساخت
قابل توجه که بسیاری از آن سهمیه ایها با گرفتن بورس تحصیلی خارج از کشور (اکثرا دانشگاههای انگلیس) وادمه تحصیل تا مقطع دکترا هم اینک بعنوان اساتید وپست های سازمانی رده بالا در دانشگاهها مشغول بکار هستند ونشانه عامل رژیم بودن اکثر اساتید آن است که در اعتراضات دانشجویی هیچ صدایی بعنوان حمایت از دانشجویان از آنها شنیده نمی شود وحتی در بعضی موارد با پخش اطلاعیه ابراز نگرانی می کنندکه مقام دانشگاه توسط بعضی دانشجو نما ها بی حرمت می شود!!؟؟
اگر خوش بین باشیم می توان با تردید گفت دریک برهه از زمان و درمدت کوتاهی مردم عادی جامعه که در زد و بند با رژیم نبودند وحتی درصفوف مخالفین پنهان و آشکار هم بودند در اکثریت قبولی دانشگاهها قرار گرفتند که نتیجه آن هم اعتراضات دانشجویان از چند سال پیش تا کنون است.
بعد از خرداد 78 که اعتراضات وسیع دانشجویی رخ داد رژیم تغییرات اساسی را در سهمیه های دانشگاه اعمال کرد و با ظاهر فریبی و زیر پوشش سهمیه مناطق ، نواحی واستانی ، به شکلی چیدمان پذیرش در دانشگاه را تغییر داد که اولویت با خانواده شهدا ، جانبازان ،اسرا و باقیمانده رزمندگان و رزمنده های تولید شده جدید باشد واز افراد عادی جامعه فقط دانش آموزان ممتاز که سرشان در درس است پذیرفته شوند که این مورد در دانشگاههای تهران بطورفاحشی قابل مشاهده است.همچنین دانشگاههای خاص جهت کسانی که در صحنه هستند دایر کرده است.
رژیم برای ادامه بقای ننگین خود از دیر باز اقدام به گزینشهای مذهبی و سیاسی درقبولی دانشگاهها و استخدامها کرده است و همیشه مکتبی بودن را بر تخصص ترجیح داده است. بطور مثال بت اعظم سابق (خمینی) در مورد رجایی گفته بود "اگر رجایی علم ندارد ایمان دارد" و مشخص است که ایمان برای آنها یعنی در خط آنها بودن و در صحنه بودن و برای رژیم خوش رقصی کردن است.
یکی از اقدامات ننگین رژیم در ابتدای به قدرت رسیدنش تعطیلی دانشگاهها به بهانه انقلاب فرهنگی بود که هدفش خروج دانشجویان از صحنه سیاسی با گرفتن پایگاه آنها و خانه نشین کردن آنها بوده است و پیرو آن تصفیه اساتید آگاه و مبارز که بطور حتم مکتبی هم نبودند و برای عوام فریبی رژیم مضر بودند.
بعد از بازگشایی دانشگاهها، ورود به آن با گزینش شدید همراه بود و هرکسی که حتی کلمه ای بر ضد رژیم گفته بود و یا اجتماعات ضد رژیم را هم تماشا کرده بود در گزینش رد می شد و از راهیابی به دانشگاه باز می ماند.( امروز این گزینشها کم رنگ شده است ولی کاملا حذف نشده است) آن گزینش ها و تفتیش عقاید در آن زمان راه را برای ورود عوامل رژیم و فرزندانشان بخوبی باز کرد و بعد از ایجاد سهمیه بندی (رزمندگان ، جانبازان و شهدا ) این راه هموارتر هم شد ونقطه آغاز نفوذ در دانشگاه و حضور عمال دست نشانده در محیط دانشگاه بود که با شکل گیری انجمن های اسلامی خود را کاملا نمایان ساخت.
قابل توجه که بسیاری از آن سهمیه ایها با گرفتن بورس تحصیلی خارج از کشور (اکثرا دانشگاههای انگلیس) وادمه تحصیل تا مقطع دکترا هم اینک بعنوان اساتید وپست های سازمانی رده بالا در دانشگاهها مشغول بکار هستند ونشانه عامل رژیم بودن اکثر اساتید آن است که در اعتراضات دانشجویی هیچ صدایی بعنوان حمایت از دانشجویان از آنها شنیده نمی شود وحتی در بعضی موارد با پخش اطلاعیه ابراز نگرانی می کنندکه مقام دانشگاه توسط بعضی دانشجو نما ها بی حرمت می شود!!؟؟
اگر خوش بین باشیم می توان با تردید گفت دریک برهه از زمان و درمدت کوتاهی مردم عادی جامعه که در زد و بند با رژیم نبودند وحتی درصفوف مخالفین پنهان و آشکار هم بودند در اکثریت قبولی دانشگاهها قرار گرفتند که نتیجه آن هم اعتراضات دانشجویان از چند سال پیش تا کنون است.
بعد از خرداد 78 که اعتراضات وسیع دانشجویی رخ داد رژیم تغییرات اساسی را در سهمیه های دانشگاه اعمال کرد و با ظاهر فریبی و زیر پوشش سهمیه مناطق ، نواحی واستانی ، به شکلی چیدمان پذیرش در دانشگاه را تغییر داد که اولویت با خانواده شهدا ، جانبازان ،اسرا و باقیمانده رزمندگان و رزمنده های تولید شده جدید باشد واز افراد عادی جامعه فقط دانش آموزان ممتاز که سرشان در درس است پذیرفته شوند که این مورد در دانشگاههای تهران بطورفاحشی قابل مشاهده است.همچنین دانشگاههای خاص جهت کسانی که در صحنه هستند دایر کرده است.
. مسال رژیم خود با جداسازی اعلام نتایج کنکور این اعمال کثیف خود را بیشتر از پیش آشکار کرد.نتایج قبولی رزمندگان در 9 شهریور و زودتر از دیگران اعلام خواهد شد



Sunday, August 17, 2003

هشدار برای همدلی و نه برای انتقاد - به سازمان مجاهدین خلق ایران
این چندمین بار است که سازمان مجاهدین خلق(شورای ملی مقاومت) از طرف امپریالیسم آمریکا و دیگر همپالکی هایش بعنوان سازمان تروریستی شناخته میشود. محودودیتهایی برای آن تعیین میشود مورد تعرض قرار میگیرد و دراین میان رژیم هم که زخم خورده دیرین این سازمان و شورا است از فرصت پیش آمده استفاده میکند و خواستار دستگیری ، اخراج و تحویل هواداران آن به رژیم سفاک ملاتاریا میگردد.اززمان حمله آمریکا و انگلیس به عراق که پایگاه و امکانات تسلیحاتی آنها کم و محدود گردید و بعد از آن حمله پلیس فرانسه به خانه های هواداران سازمان و دستگیری جمع کثیری از آنها و گرفتن دارایی سازمان تا امروز که پایگاه آنها در آمریکا بسته میشود و دارایی آن در بانکها هم مصادره میشود زمان زیادی نگذشته است
امپریالیسم آمریکا و همپالکی هایش موضع گیری های خطرناکی را در برابرسازمانها و ارتشهای آزادیبخش درسالهای اخیر(بعد از فروپاشی شوروی) و بخصوص بعد از 11 سپتامبر که خود سناریو نویس آن و سازنده اش بوده اند آغاز نموده اند.اینک باید دید سازمانها و ارتش های آزادیبخش در قبال این قبضه شدن جهانی و شارلاتانی امپریالیسم چه تاتیکها و استراتژی را خواهند داشت
متاسفانه سازمان مجاهدین خود را سوار بر قایق نامطمئنی کرده است که در دریای متلاطم به این سو آن کشیده میشود و مانند بچه مدرسه ای که دردبستان بی عدالتی گرفتارناظم به ظاهربرحق و بد رفتار، است وبه جرم ناکرده ای فلک میشود.با این همه ترکه که می خورد گریه نمی کند. زیر بار ضربه های غیر انسانی تاب می آورد و هیچ نمی گوید و این سکوت!؟ واین سکوت!؟ و این سکوت است که همه را حیران کرده است و هنگامی که سکوت را می شکند مشغول چانه زدن با ناظم میشود. ناظم فریاد زنان ناظران را به عبرت زنهار میدارد و خنده های سرمستی سر می دهد .این منظره تلخ را ما نمی خواهیم و نمی توانیم نظاره گر باشیم و در توان خویش اذهان عمومی را با این سیاست سیاه امپریالیسم آگاه میسازیم .اما مهمتر از ما و دیگر نیروهای اپوزیسیون که نقش حمایتی خود را ایفا می کنند خود سازمان باید ابتکار عمل را در دست گیرد و با تعیین مشی سیاسی صحیح تری خود را از توپ بازی شدن آمریکا و اروپا برای منافع خود و چپاول بیشتر ایران نجات دهد.امپریالیسم برای فشار بر دولت ملاتاریای ایران ، سازمان را نشان ندهد و برای بازی پشت پرده خود با دولت ملاتاریا ، سازمان را قربانی مبادله و سازش نکند .سازمان باید هویت و آرمان اصلی خود را نمایان سازدو این بی هیچ شائبه ای بسی سخت و دشوار خواهد بود اما رهبری سازمان باید بداند از طرف کسانی حمایت میشود که در موقع لزوم از جان خود مایه می گذارند و با شعله ور کردن خود چراغ شورا و سازمان را روشن نگه میدارند پس رهبری دچار این درنگ و لغزش نشود که سالها پیش رهبری حزب توده شد و گفتند که توده حزبی صادق بود اما رهبری حزب درست عمل نکرد



Wednesday, August 06, 2003

باید که با هم قدم بزنیم

بیا که با هم قدم بزنیم
و
نترسیم از مشتی اوباش

باید که با هم قدم بزنیم
تا حضور طولانی مارا
همه ببینند و تجربه کنند
بیا دوشادوش هم قدم بزنیم
و بخندیم به همه این
بی رنگیها

(مهتاب)


spacer
powered by blogger