هشدار برای همدلی و نه برای انتقاد - به سازمان مجاهدین خلق ایران
این چندمین بار است که سازمان مجاهدین خلق(شورای ملی مقاومت) از طرف امپریالیسم آمریکا و دیگر همپالکی هایش بعنوان سازمان تروریستی شناخته میشود. محودودیتهایی برای آن تعیین میشود مورد تعرض قرار میگیرد و دراین میان رژیم هم که زخم خورده دیرین این سازمان و شورا است از فرصت پیش آمده استفاده میکند و خواستار دستگیری ، اخراج و تحویل هواداران آن به رژیم سفاک ملاتاریا میگردد.اززمان حمله آمریکا و انگلیس به عراق که پایگاه و امکانات تسلیحاتی آنها کم و محدود گردید و بعد از آن حمله پلیس فرانسه به خانه های هواداران سازمان و دستگیری جمع کثیری از آنها و گرفتن دارایی سازمان تا امروز که پایگاه آنها در آمریکا بسته میشود و دارایی آن در بانکها هم مصادره میشود زمان زیادی نگذشته است
امپریالیسم آمریکا و همپالکی هایش موضع گیری های خطرناکی را در برابرسازمانها و ارتشهای آزادیبخش درسالهای اخیر(بعد از فروپاشی شوروی) و بخصوص بعد از 11 سپتامبر که خود سناریو نویس آن و سازنده اش بوده اند آغاز نموده اند.اینک باید دید سازمانها و ارتش های آزادیبخش در قبال این قبضه شدن جهانی و شارلاتانی امپریالیسم چه تاتیکها و استراتژی را خواهند داشت
متاسفانه سازمان مجاهدین خود را سوار بر قایق نامطمئنی کرده است که در دریای متلاطم به این سو آن کشیده میشود و مانند بچه مدرسه ای که دردبستان بی عدالتی گرفتارناظم به ظاهربرحق و بد رفتار، است وبه جرم ناکرده ای فلک میشود.با این همه ترکه که می خورد گریه نمی کند. زیر بار ضربه های غیر انسانی تاب می آورد و هیچ نمی گوید و این سکوت!؟ واین سکوت!؟ و این سکوت است که همه را حیران کرده است و هنگامی که سکوت را می شکند مشغول چانه زدن با ناظم میشود. ناظم فریاد زنان ناظران را به عبرت زنهار میدارد و خنده های سرمستی سر می دهد .این منظره تلخ را ما نمی خواهیم و نمی توانیم نظاره گر باشیم و در توان خویش اذهان عمومی را با این سیاست سیاه امپریالیسم آگاه میسازیم .اما مهمتر از ما و دیگر نیروهای اپوزیسیون که نقش حمایتی خود را ایفا می کنند خود سازمان باید ابتکار عمل را در دست گیرد و با تعیین مشی سیاسی صحیح تری خود را از توپ بازی شدن آمریکا و اروپا برای منافع خود و چپاول بیشتر ایران نجات دهد.امپریالیسم برای فشار بر دولت ملاتاریای ایران ، سازمان را نشان ندهد و برای بازی پشت پرده خود با دولت ملاتاریا ، سازمان را قربانی مبادله و سازش نکند .سازمان باید هویت و آرمان اصلی خود را نمایان سازدو این بی هیچ شائبه ای بسی سخت و دشوار خواهد بود اما رهبری سازمان باید بداند از طرف کسانی حمایت میشود که در موقع لزوم از جان خود مایه می گذارند و با شعله ور کردن خود چراغ شورا و سازمان را روشن نگه میدارند پس رهبری دچار این درنگ و لغزش نشود که سالها پیش رهبری حزب توده شد و گفتند که توده حزبی صادق بود اما رهبری حزب درست عمل نکرد