عدالت درجمهوری اسلامی
اسلام ناب محمدی و نسخه علی شده اش، شیعه ، بسیار ادعا بر عدالت دارد. حال بماند که در قرآنش غلام و کنیز چه کاره هستند و بعد از زن که انسان درجه دوم است در درجه چندم قرار دارند. عدالتی را عنوان می کنم که هر روز در جامعه آخوندی ایران به چشم دیده می شود و به زبان شنیده می شود و به حسهای ظریف لامسه نیز لمس می گردد.
اگر از روز بد کارت به یکی از ادارات یا سازمانها و شرکتهای دولتی بخورد و خواستار این باشی که کارت را انجام دهند در پاسخ به شما به صراحت می گویند چه خبرت است فلانی چند سال یا ماه است در نوبت است و هنوز کارش انجام نشده است ، ای آقا چقدر عجله داری برو خدا پدرت را بیامرزد هنوز نیامده می خواهی بروی برو شش ماه دیگر بیا و از این دست حرفها به نوع و اشکال مختلف شنیده می شود. اینجا ما به یک نوع عدالت اسلامی که در جامعه آخوندی به شکل کاملا روحانی اجرا می شود ، می رسیم. کارمند دلسوز و خدمت گزار که مطیع رهبر خویش است فرمان عید او را سرلوحه همه کارهایش قرار داده است ومی داند امسال سال پاسخگویی به مردم است و سعی دارد حتما به مردم پاسخ بدهد و هیچگاه راضی نمی شود در حین خدمت به مردم دچار اشتباه گردد و خدای ناکرده تبعیض کند و حق و ناحق نماید. او در جهت اجرای نوبت اسلامی حرکت می کند و حتی اگر شده کارت را به روز قیامت هم واگذار کند هرگز نوبت دیگری را به تو نمی دهد. او می داند که خدا بر اعمالش ناظر است و غیر از رضای او کاری نمی کند. باشد تا کارش قبول حق افتد. من این عدالت را در جامعه اسلامی دیدم که اگر کارت انجام نمی شود کار دیگران هم انجام نمی شود مگر از انصار و صالحان باشی و بر خود لازم دیدم این را تمام و کمال بگویم تا استکبار جهانی پشت سر این نظام مقدس و خدمتگزار و ایادی جیره خوارش تهمت نزند.
* مادر مزدک*