زمین لرزه سیاسی
زمین لرزید و خلق را هراس فرا گرفت اما ترسی بس فراتر رژیم آخوندی را فرا گرفت .بعد این زمین لرزه که باعث مرگ تعدادی از هموطنان شد پایتخت به یک باره جاری در خیابان شد و موجی از مردم بود که در کوچه و خیابان به چشم می خورد. ترس رژیم از این گردهمایی ناخواسته بود که می توانست در بیکاری و انتظار به بررسی مسائل اجتماعی بینجامد پس تمام سعی خود را در به خانه برگرداندن مردم به کار بست و تا ساعتها بعد از زلزله هیچ اطلاع درستی نداد و هنوز که هنوز است تک تک و با آمار جزئی تعداد کشتگان و مجروهان را اعلام می کند. همه سعی خود را بکار می بندد که وسعت فاجعه رانه یکباره بلکه ریزه ریزه اعلام نماید. رژیم جنایتکار به خوبی آگاه است که خلق آماده یک جرقه است و زمین لرزه می تواند این بستر را فراهم نماید بخصوص در پایتخت که وسعت و جمعیت بالایی دارد. بنابراین مدام سعی می کند که از طریق رادیو مردم را دلداری دهد و از تلویزیون هم خبری تصویری حدالمقدور پخش نگردد.
عدم کمک رسانی به مجروحان و آسیب دیدگان، نبود امکانات کافی و بی کفایتی مدیران در حوادثی مانند زلزله نیز از دلایلی است که رژیم را وادار می کند دست به عصا راه برود و از پخش هر خبری که خشم عمومی را برانگیزد پرهیز نماید
"خراباتی"