Monday, January 31, 2005
انقلاب برای آزادی
نمی توان فراموش کرد که حکومت شاهنشاهی در چه منجلابی غرق شده بود و ضرورت انقلاب 57 وجود نداشت. شاید طبقه مرفه و نیمه مرفه در شکل گیری اعتراضات نقش به سزایی داشتند و طبقه محروم در ابتدا زیاد درگیرنبود و فقط پس از اوجگیری قیام مشارکت کرد و اعتصابات کارگری در ماههای آخر صورت گرفت. اما آنچه مسلم است خواست انقلابیون آن نبود که امروزاتفاق افتاده است. فقط بازاریان و کسبه که حامی گروههای اسلامی بودند برای چنین روزی نقشه می ریختند که پس از سقوط رژیم شاهنشاهی با ایجاد شکاف در میان انقلابیون غیر تاجر در راس قدرت قرار گرفتند
انقلاب 57 به طور حتم گامی در راه آزادی بود اما... ولی

* ستاره*
گوشه هایی ازسخنرانی خمينی جنایتکاردر بهشت زهرا
"ما علاوه بر اينكه زَندگي مادي شما را مي خواهيم مرفه بشَد، زَندگي معنوي شمارا هم مي خواهيم كه مرفه باشد! شما به معنويات احتياج داريد. معنويات مارا بردند اينها! دلخوش نباشيد كه مسكن فقط ميسازيم. آب و برق را مجاني ميكنيم. اتوبوس را مجاني ميكنيم. دلخوش به اينمقدار نباشيد!
معنويات شما را، روحيات شما را عظمت ميديم . شما ر ا به مقام انسانيت مي رسانيم. اينها شما را منحط كردند. اينقدردنيا را پيش شما جلوه دادند كه خيال كرديد همه چيز اين است! ما هم دنيا را آباد ميكنيم هم آخرت را.يكي از اموري كه بايد بشد همين معناست كه خواهد شد
اين دارايي از غنايم اسلام است و مال ملت است و مستضعفين، و من امر كردم به مستضعفين بدهند و خواهند داد و پس از اين هم تغييرهاي ديگر در امور خواهد حاصل شد، لاكن يه قدري بايد تحمل كنيم، به اين نغمه هاي باطل گوش نكنيم! اينها حرف ميزنن، ما عمل ميكنيم.
اونها شمارو ميخوان دلسرد كنن از اسلام. اسلام پشتيبان شماست. ما پس از اين راجع به بانكها هم طرحهايي داريم كه از اون وضع رقت بار برگردد. از اون وضع استعماري برگردد. ما بايد تمام اين كاخهاي اين وزارتخانه را، وزارتخانه ها را كه ميليونها ميلياردها مال ملت دَرش ثبت شده است، بايد اينها تبديل بشَد به كيف معتدل اسلامي. اين فرم فرم خارجيست، فرم اجنبي است! فرم طاغوت است ... در دادگستري كاخ درست شده است ،ليكن دادگستري نيست، دادخواهي نيست، فقط كاخ است..."
Sunday, January 30, 2005
ورود دژخیم
بیست و شش سال پیش دژخیمی پا به این کشور گذاشت که دستور قتل بسیاری از جوانان را صادر کرد. کسانی که این جنایتکار را در خارج از کشور پروراندند و در ایران او را به قدرت رساندند اینک یا در خاک رفته اند ، یا در خارج از کشور به سر می برند و از همه بدتر تغییر رنگ داده اند و اصلاح طلب شده اند. این موجود خود رای متعصب در زمانی بر مصدر قدرت قرار گرفت که ایران آماده می شد با اتکای به خلق جامعه نویی را بسازد اما افکار متحجرانه او جامعه را به قهقرای تباهی و جنگهای خونین سوق داد. این دژخیم کاری کرد که بسیاری از انقلابیون شرم دارند انقلاب 57 را یک حرکت مثبت خلقی بنامند. این دژخیم با اعتقادات پوسده خود راه را برای فرصت طلبان و بازاریان که حامی مالی اودرگذشته بودند هموار نمود تا با پس زدن سرمایه داران وابسته به شاه خود جایگزین آنان گردند و با مصادره بسیاری از اموال و ایجاد مراکز مالی حامی گروههای سرکوب و وحشت به حکومت جنایتکار اسلامی دست یابند.
Monday, January 24, 2005
نامه یک پسر ده ساله به الله
الله جان، ملای محلمون، در مسجد از کار سخت پیامبر عزیزمون در راه متقاعد کردن کافرا برای قبول کردن اسلام برامون حرف زد. او گفت که پیامبر برای انتقال پیامش خیلی سختیها کشید. او گفت حتی ابوطالب که عموش بود تا زمانی که مرد حاضر نشد مسلمون بشه. اون ملا گفت که در طول 13 سال فقط در حدود 70 نفر مسلمون شدند که اونا هم یا قوم و خویش اون بودند یا اینکه از گدا گشنه ها بودند. هر چند که من سنی ندارم اما تصورم در مورد همه اون چیزهایی که شنیدم به این صورته که برات می نویسم :
در اولین بار جبرئیل به پیامبر با صدای بلند گفت بخوان .پیامبر بیچاره ما هم گفت خوندن بلد نیستم. چرا تو یک دستگاه پخش سی دی همراه با یک تلویزیون قابل حمل و نقل به جبرئیل ندادی که همه داستانهای انجیل رو به صورت فیلم بهش نشون بده؟
دیدن آدم و حوا در حالیکه لخت و عریون توی بهشت گشت می زندند ، دیدن صحنه ای که یک زن مصری شهوتی از یوسف می خواد با اون همبستر بشه، دیدن صحنه ای که ابراهیم می خواد سر بچشو ببره و دیدن صحنه ای که سلیمان داره با مورچه حرف می زنه . دیدن صحنه خشک شدن دریا بر ای موسی. همه اینا دیدنش خیلی باحاله. هر چند که توصیف حوریهای بهشتی خیلی تحریک کننده هست اما گاهی یک عکس کار هزار تا کلمه رو میکنه. من فکر می کنم اگه فیلم زنده از حوریان لخت بهشتی با سینه های برجستشون در حالیکه مردان سبیل کلفت مسلمون با اونا در حال جفت گیری بودند نشون داده می شد همه رو دیونه میکرد.
من میگم توصیف جهنم که توی قرآن اومده خیلی ترسناکه .اما اگه یک فیلم از جهنم پخش میکردی در حالیکه جنها و آدما دارند می سوزند و با آب جوشی که رو سرشون میریزه پوست از تنشون جدا میشه و جهنمیها دارند چرک می خورند همه شلوار خودشون رو خراب می کردند.
چرا برای جهادگرا تفتگ نفرستادی تا عده بیشتری از اونا در جنگ با کافرا زنده بمونند. اگه جهاد گرا ، اون مردای خوب ، تفنگ داشتند یک نفر از اونا میتونست هزار تا کافر شمشیر به دست رو بکشه.
من شنیدم یک روز تموم طول کشید تا اون 900 تا یهودی بنی قریظه گردنشون زده بشه. پیامبر بیچاره هم مجبور بود 12 ساعت تموم توی اون آفتاب جنگ عربستان ناظر گردن زدن اونا باشه . با یک مسلسل در عرض چند دقیقه خیلی تمیز همه این 900 نفر رو میکشت . بقیه روز هم وقت زیاد میاورد که بره با ریحانه که تازه گردن بابا و داداشش رو زده بود ، عشق بازی کنه.
من شنیدم که بعضی وقتا که پیامبرمون به کاروان قریشیها برای دستبرد حمله میکرد ، شکست می خورد . و حمله کننده ها دست از پا دراز تر بر می گشتند. این برای اعتبار اون و ماموریتش خیلی بد بود. چرا تو چند تا کالسگه سریع السیر براش نفرستادی تا شترای قریشیها رو رم بده و آبروشو حفظ کنه؟
اگه شب معراج یک هندی کم به دست پیامبرمون داده بودی وقتی از هفت آسمون میگذشت و با مریم باکره ازدواج می کرد و در جمع پیامبرا نماز می خوند. اون فیلم می تونست دهن همه رو ببنده.
اگه یه تفنگ کوچیک به دستش میدادی. از اون تفنگا که میشه راحت قایمش کرد بهتر می تونست اونایی رو که با هاش مخالفند سر به نیست کنه. آخه من شنیدم کشتن اسما چون بچه شیر خواره داشته خیلی غوغا به پا کرده من شنیدم افک یه پیر مرد 90 ساله بوده. کعب هم یک شاعر خوشگلی بوده که پیامبر به دوستاش یاد میده که گولش بزنند و بهش بگن که با اون دوستند بعد راحت سرشو ببرند. در گول زدن مردم خیلی زبل بوده اینطور نیست؟
الله جون، توی قرآن گفتی که در همه جنگهای مسلمونا هزارون فرشته به کمک اونا می فرستی، اما با وجود این همه فرشته که به کمکشون می فرستی تو جنگ احد شکست خوردند. چه خوب بود به جای اون فرشته ها یک بمب میدادی به جبرئیل تا در عرض چند ثانیه کافرها رو سر به نیست کنه تا دیگه جرات برگشتن به خودشون ندن.
اگه یه موبایل به محمد داده بودی لازم نبود جبرئیل این همه بره و بیاد تا پیغامشو بده. در وقت صرفه جویی میشد. هر وقت به مشورت تو احتیاج داشت فوری از اون موبایل استفاده می کرد. مثلا موقعیکه عایشه با اون مرد خوشگل عرب رو هم ریخته بود (تو اون سفر محمد یک کنیز خوشگل تاره به اسم جویره گرفته بود اصلا" حواسش نبود که عایشه غیبش زده)
تو همچین موقعی لازم نبود یک ماه تموم صبر کنه تا تو بهش دستور بدی هر کسی به مسلمونی تهمت بزنه باید 4 تا شاهد بیاره. اگه یه موبایل داشت از تو می خواست که جریان رو برای اون روشن کنی. اما چون به اون موبایل ندادی حالا خیلی از مسلمونا با زنهای مسلمون زنا می کنند و بعد هم راحت در میرن چون هیچ وقت این کارشون رو جلوی 4 نفر نمی کنند.
اگه تلفن داشت وقتی مردم از اون می پرسیدن خورشید شبا کجا میره، حرف الکی تحویل مردم نمی داد و نمی گفت به زیر عرش خدا میره و عبادت می کنه. حداقل با تو مشورت میکرد تا حالا کافرها و بی دینها اونو مسخره نکنند.
خیلی جالب می شد اگه یک لپ تاپ برای او می فرستادی(I don’t mean another teenager sitting on his lap. He had plenty of those laptops.) منظورم یک کامپیوتر لپ تاپ هست. اون با اون لپ تاپ جواب تموم سوالهاشو می گرفت دیگه لازم نبود به تو هم زحمت بده. جواب تموم اون حرفای مسخره مثل این حرفا : ستاره ها تیرهایی هستند که به شیطون زده میشه یا اینکه آسمون هفت طبقه هست . ، زمین صافه و کوه ها گیره هایی هستند که زمینو حفظ کردند.من که میدونم این حرفا رو از کجا یاد گرفته بود و به تو نسبت می داد.اما اگه یک کامپیوتر داشت به همه این سوالها درست جواب میداد.
اگه تصمیم داشتی قرآن رو به صورت یک نوشته کامل بفرستی . چرا محصول نهایی رو به صورت یه کتاب کامل نفرستادی. که اون احمقا نخوان از رو سنگ و چوب و پوست شتر و استخون حیونا اون آیه ها رو جمع کنند و باز نویسی کنند. نتیجش هم یه کار اکبیریه که نه سر و ته داره نه تسلسل منطقی خیلی جاهاش هم تکراریه .عنوان هم نداره. همین باعث شده که کافرا مسلمونا رو دست بندازن.
به نظر من یکی از این کمپ های موتور دار که همه جور تجهیزاتی مثل کولر داره برای پیغمبری که برات از همه عزیزتره در خواست خیلی زیادی نبود. من فکر میکنم توی این جنگای تهاجمی که محمد میکرد. خیلی شرم آوره که محمد توی این چادرای نازک ، کار کنیزایی رو که توی جنگ گرفته بود، میساخت و این عربای شهوتی هم دور تا دور چادرش بودند. من فکر میکنم صدای اون عمل حالشون رو دگرگون میکرد و از پشت اون چادرای نازک سعی می کردند یه سوراخی، چیزی پیدا کنند ببینن اوضاع از چه قراره. من شنیدم که در جنگ خیبر پس از اینکه پیامبر یه کشت و کشتار جانانه از یهودیا کرده بود. پیامبر عزیزمون که حالا یه 60 سالی داشت با حفصه دختر سکسی 17 ساله یهود داشت عشق بازی میکرد . دم صبح که از چادرش اومد بیرون یه صحابی رو دید که به چادرش آویزون بود. گفت داشتم نگهبانی میدادم که قوم و خویشای حفصه نیان تو رو بکشند. (من مطمئنم که اون موقع شلوار صحابی پایین بوده. داشته از پشت چادر یه روزنه ای پیدا میکرده تا به عملیات سکسی محمد نگاه کنه) یه همچین کمپی که گفتم ، تو مدینه هم به دردش می خورد . چون اگه همچین کمپی در اختیارش بود لازم نبود توی اتاق حفصه با ماریه همبستر بشه و این همه غوغا و سر و صدا به پا بشه.
من میگم اگه وسایل جلوگیری در اختیار سربازای محمد میذاشتی اون از خجالت اینکه در جواب جنگجوا گفته بود جلو گیری از حاملگی کنیزا به وسیله عقب کشی کار بدیه در میمومد ، من فکر میکنم وقتی اونا دیدن با گوش دادن به توصیه محمد همه کنیزا حامله شدن خیلی زورشون گرفت. (البته اونا میتونستند یه پولی هم بابت بچه ها تو بازار برده فروشا کسب کنند.)
نوشته عایشه احمد
ترجمه ننه نقلی
Saturday, January 22, 2005
عید قربان یا جشن جنایت
قربانی کردن انسان در معابد برای فرونشاندن خشم خدایان را بارها و بارها در رمان هشتاد روز دور دنیا و فیلمهای ساخته شده بر آن مبنا خوانده و دیده ام. جهل مردم و فرصت طلبی کاسبان مذهبی در همه مذاهب بساط قربانی را گسترانده است. ابتدا انسان قربانی می شد و اینک حیوان و برابر نوشته های عهد عتیق میوه های نوبرانه
آیا هنوز هم باید خرافات و ترس و وحشت از پدیده های طبیعی انسان را وادار کند که آلت دست ریزه خواران مذهبی شود و برای دفع بلا قربانی برگزیند و به قربانگاه برد و بطور حتم قربانگاه محل بزم آنان نیز هست. ننگ بر فرهنگی که در هزاره پنجم خود و سوم میلادی بخواهد چنین کند.
* مادر مزدک*
آزادی نام شیرینت را دوست دارم اگر چه زندانی ام
Wednesday, January 19, 2005

ششمين تجمع پرستاران
ششمين تجمع اعتراض آميز پرستاران به قصد پيگيرى روند مطالباتشان از دو سال گذشته ديروز در برابر سازمان مديريت و برنامه ريزى كشور برگزار شد. اين تجمع از سوى خانه پرستار و با حضور برخى از اعضاى شوراى عالى پرستارى و ۲۰۰ پرستار زن و مرد در حالى انجام شد كه براى گرفتن مجوز تمام اقدامات قانونى صورت گرفته شده بود.
اما پس از پيگيرى ها نه تنها هيچ پاسخ كتبى بر مخالفت يا موافقت با تجمع پرستاران صادر نشد بلكه براى نخستين بار استاندارى در گفت وگو با خبرگزارى ها عدم صدور مجوز را اطلاع داد. تجمع ديروز پرستاران دو ساعت ادامه داشت.
محمد شريفى مقدم دبيركل خانه پرستار در اين تجمع در گفت وگو با شرق درباره شرايط برگزارى تجمع گفت: «براى اولين بار از ديروز تماس هاى تلفنى تهديد آميزى مبنى بر عدم برگزارى تجمع داشتيم و از سوى ديگر به تمام حراست هاى دانشگاه ها اعلام كرده بودند كه از حضور پرستاران در اين تجمع به شدت جلوگيرى كنند. تجربه برخورد با اين گونه تحصن ها نشان داده است كه اين برخوردها نه تنها برخورد مناسبى با خواسته پرستاران نيست بلكه جواب هم نمى دهد.»
مطالبات شش گانه پرستاران اين موارد است: تامين نيروى انسانى كه به رغم توسعه بيمارستان ها افزايش دو برابرى جمعيت و افزايش پنج برابرى پزشك و پيچيده شدن مراقبت ها تعداد پرستاران سير نزولى داشته است، سخت و زيان آور شناختن پرستارى در بيمارستان ها و مراكز خصوصى و اصلاح قانون طبقه بندى مشاغل و توقف كامل طرح خصوصى سازى پرستارى در مراكز دولتى، پرداخت سريع و بدون قيد و شرط ۲۰ ميليارد تومان مصوبه مجلس در قالب افزايش انگيزه شغلى، درج كلمه كارشناسى در احكام پرستارى، رفع تبعيض در پرداخت ها و اجراى واقعى نظام هماهنگ حقوق براساس معيارهاى واقعى و تعرفه گذارى خدمات پرستارى و اصلاح معيارهاى طرح كارانه.
براساس استانداردهاى دنيا براى تامين نيروى انسانى پرستارى مى توان به تناسب جمعيت كشور براساس تعداد پزشك و تخت بيمارستان ها و يا نظر جامعه شناسان و محققان نيروى انسانى پرستارى را تعريف كرد.
در حالى كه در كشورهاى پيشرفته به ازاى هر ۲۲۰ نفر يك پرستار، در كشورهاى در حال توسعه به ازاى هر ۶۵۰ نفر يك پرستار وجود دارد اما در كشور ما به ازاى هر ۹۱۵ نفر يك پرستار فعاليت مى كند بنابراين براى جمعيت حدوداً ۷۰ ميليونى كشور ما حداقل بايد ۲۱۰ هزار پرستار مشغول به خدمت باشند. در حال حاضر ۷۵ هزار پرستار در بخش هاى دولتى، خصوصى، تامين اجتماعى و نيروهاى مسلح مشغول به كارند و از اين تعداد ۱۱ هزار نفر در نيروهاى مسلح، در وزارت بهداشت ۲۰ هزار نفر و در بهزيستى ۱۰۵ هزار پرستار بيكار هستند. بنابراين براساس آخرين آمار تعداد كل پرستاران شاغل و بيكار كشور ۱۲۰ هزار نفر است. برآورد تعداد نيروى انسانى پرستارى براساس تعداد پزشك به ازاى هر پزشك حداقل ۳ پرستار و در بسيارى كشورها ۴ يا ۵ نفر شاغل هستند و از آنجايى كه در كشور ما ۸۰ هزار پزشك وجود دارد مطابق با استانداردها بايد ۳۲۰ هزار پرستار مشغول به كار باشند و براساس تخت هاى بيمارستانى به طور ميانگين به ازاى هر تخت حداقل ۲ پرستار در سه شيفت خدمت مى كنند و تعداد تخت هاى بيمارستانى كشور ۱۱۱ هزار و ۵۵۲ تخت است كه به طور ميانگين براساس اين تعداد تخت بايد بالغ بر ۲۲۰ هزار نفر پرستار فقط در بالين خدمت كنند.
• حقوق پرستاران ۳۰ درصد كمتر از معلمان
شريفى مقدم با اشاره به تعلق گرفتن پائين ترين حقوق به پرستاران در سطح كاركنان دولت اظهار داشت: پرستاران ۳۰ درصد كمتر از معلمان حقوق مى گيرند در حالى كه براساس معيارهاى پرداخت حقوق به پرستاران در دنيا از سه منظر بايد پرستاران، حقوق در خور دريافت كنند يكى از نظر مخاطرات شغلى، سختى كار كه به زعم بسيارى از كارشناسان پس از كار در معدن، پرستارى سخت ترين است و سوم ماهيت اين شغل به اين معنا كه در روزهاى تعطيل و شيفت هاى غيرمضاعف شب و روز مشغول به كارند، است.
به عنوان مثال يك پرستار بابت ۱۵ شب در ماه ۴۹۰۰ تومان و يك مسئول سوپروايزر بيمارستان ۲۲۰۰ تومان حق سختى كار در ماه مى گيرند. حقوق پرستاران در مقايسه با كاركنان سازمان مديريت و برنامه ريزى كشور به گونه اى است كه يك كارشناس سازمان مديريت در مقايسه با كارشناس ليسانس پرستارى ۵ برابر بيشتر حقوق مى گيرد و اين اصلاً قابل قبول نيست و بايد ديد براساس چه شاخص ها و چه معيارهايى مشخص نيست.
وى مشكلات پرستاران را ناشى از دو مسئله عدم اعتقاد وزارت بهداشت به حل مشكلات پرستاران و عدم كار كارشناسى سازمان مديريت و برنامه ريزى در مورد درك ماهيت حرفه پرستارى عنوان مى كند و مى افزايد: بايد توجه كنيم پرستاران مردى وجود دارند كه سه شيفت و پرستاران زنى كه دو شيفت كار مى كنند و ما مى دانيم كه وقتى شيفت آمارى بيشتر از ۱۲ ساعت باشد ميزان خطا افزايش مى يابد و گاه ديده شده است كه پرستاران ۳۶ ساعت تا ۴۸ ساعت سركارند و به طور طبيعى حوصله و دقت كافى براى بيمار ندارند.
شريفى مقدم به بحث آموزش پرستاران اشاره مى كند و مى گويد: «به رغم مصوبه سال ۷۵ مجلس شوراى اسلامى كه وزارت بهداشت را مكلف به آموزش مداوم گروه هاى پزشكى، پيراپزشكى و پرستارى كرده است تنها بخش پزشكى اين مصوبه اجرا شده است و بخش پرستارى اش پس از ۸ سال همچنان عملى نشده است.»
• همچنان بر نقطه صفر
شريفى مقدم در حالى كه صراحتاً مى گويد پس از دو سال پيگيرى مطالبات پرستاران بر نقطه صفر قرار داريم در پاسخ به سئوال خبرنگار شرق مبنى بر تاثير تصويب قانون نظام پزشكى كشور گفت: «متاسفانه در كليات اين قانون تاثير چندانى بر وضعيت پرستاران ديده نمى شود اما آنچه مطرح است بحث بودجه سال ۸۴ است كه قرار بود ترميم حقوق پرستاران در بودجه سال ۸۴ ديده شود كه تا جايى كه اطلاع داريم به نفع پرستاران اتفاق خاصى نيفتاده است.»
وى مى افزايد: «تعداد پرستاران در پرسنل بهداشت و درمان در كشورهاى توسعه يافته دنيا ۷۰ تا۸۰ درصد است در حالى كه پرستاران تنها ۳۵ درصد پرسنل بهداشت و درمان را در كشور ما تشكيل مى دهند.»
در يكى از نوشته هاى پرستاران معترض آمده بود: «بالاخره سرنوشت ۲۰ ميليارد تومان چه مى شود؟»
اين بودجه بهمن ماه سال گذشته به تصويب رسيد كه در پى تفاهمنامه اى بين وزارت بهداشت و سازمان مديريت و برنامه ريزى قرار شد بين ۱۰۰ هزار نفر در رشته هاى بهداشت و درمان دانشگاه هاى علوم پزشكى كشور تقسيم شود. قرار بود اين بودجه از ابتداى سال ۸۳ پرداخت شود و پايان امسال نيز به انجام رسد. شريفى مقدم درباره اين بودجه صراحتاً اعلام مى كند كه هنوز حتى يك ريال هم به پرستاران نرسيده است.
• تنها ۱۴۰ هزار تومان حقوق
هومن راحمى عضو هيات مديره سازمان نظام پرستارى كه در تجمع پرستاران حضور داشت به خبرنگار شرق گفت: اين تجمع يادآورى خواسته هاى جامعه پرستارى است. امروز ديگر جامعه پرستارى به حرف و مصاحبه هاى مسئولان اكتفا نمى كند و قطعاً جامعه پرستارى با ترديد به وعده ها نگاه مى كند مگر اين كه بتوانند به نتيجه برسند. طرف صحبت ما سازمان مديريت و برنامه ريزى است چون شاهديم كه مسئولان عالى رتبه نظام در مورد مسائل پرستارى تاكيد دارند اما در سازمان مديريت و برنامه ريزى يا به نوعى بايكوت مى شود يا به نحوى كند پيش مى رود حالا يا مغرضانه يا به دليل نداشتن ديد كارشناسى نسبت به مسائل پرستارى.
وى با اشاره به «سلامت» به عنوان يكى از شاخص هاى پيشرفت يك جامعه مى گويد: «خوشبختانه جامعه پرستارى در رابطه با تامين نيروى انسانى با حقوق و مزايا، ساعات كار و بازنشستگى آنها مى تواند با دست پر به كمك سازمان مديريت برود ضمن اين كه سازمان مديريت بايد مسائل پرستاران و بيماران را يك موضوع عام ببيند و قوانين يكسانى براى همه آنها در نظر بگيرد. ما الان مى بينيم كه در موضوع طرح ارتقاى شغلى پرستاران تامين اجتماعى هم خواستار شد كه براى آنها هم اجرا شود اما هنوز اثرى از اين موضوع نيست. در حالى كه ۱۱ هزار پرستار در سازمان تامين اجتماعى در خدمت هستند و به ۲۷ ميليون هم وطن ارائه پرستارى مى دهند اما طرح ارتقاى شغلى آنها هنوز مطرح نيست.»
شيوا زرآبادى
Sunday, January 16, 2005
آتش و خون
این دیوعبا پوش باری دیگر فرزندان این خاک را به خون و آتش کشید. این دیوعباپوش هر روز جنایتی را در گوشه ای از این خاک مرتکب می شود که بسیاری از دیدگان خلق پنهان می ماند وفقط ، گاهی به قدری فاجعه هولناک می شود که از زیر عبای دیو بیرون می زند.
کودکان بیگناه در آتش سوختند تا کاراتل رفسنجانی و پسران شعبه دیگری را دایر کند. فرزندان این خاک در 8 سال جنگ خونین در خون و آتش جان سپردند تا رهبر ژست غمگین دیگری بگیرد. مجلس به پرو پاچه دولت که پامنقلی شب است بپیچد تا ادای عدالت پیشگی علی را که با یک ضرب شمشیر صدها تن را نقش زمین میکرد درآورد. محمد فالانژ هم از قانون مداری گند خود دم بزند تا مگر بار دیگری هو شود.
این خلق تابه کی باید در زیر غل و زنجیر این روبه صفتان اسیر باشد. مگر نباید دستی میان دشنه و دیس باشد مگر ما تا به کی توان غم از دست دادن فرزندان خود را داریم. ما به طور حتم در روزهای نزدیک با فرزندان به خون و آتش تپیده خویش به سرنگونی تو دیو عبا پوش بر خواهیم خواست.
* ستاره*
Saturday, January 15, 2005
آزادی و دنیای غرب
مرده زنده خواهد شد
رژیم جنایتکار اسلامی اینک تنها راه نجات خود را در تثبیت قیمتها می داند. تعطیلی شرکتها و کارخانه ها و عدم پرداخت حقوق کارگران زنگ خطری است برای حکومتی که سالها با اقتصاد دزدی و انگلی ارابه وحشت و خشونت را بر بدن مردم رانده است.
اینک کارگران و زحمتکشان ایران هستند که دیگر چیزی برای باختن ندارند پس در مقابل رژیم خواهند ایستاد. اینک این مرده خواران پی برده اند که مرده زنده خواهد شد و برای حداقل، بیهوش نگه داشتن او باید سر کیسه را کمی شل کرد.
* مادر مزدک*
Monday, January 10, 2005
نما آهنگ به دشمن از گیسو شاکری
برای مشاهده
اینجا را کلیک کنید
Wednesday, January 05, 2005
Monday, January 03, 2005
کفن
برای مرده دنبال کفن گشتن ماجرای جدیدی نیست . وقتی محمد رضا پهلوی هم می مرد چندین مرتبه وزیر یا همان کفن عوض کرد اما آخر سر بدون کفن در غربت مرد. حالا این آخوندهای مرده خوار هم برای حکومت مرده خود دنبال کفن می گردند و در خانه همدیگر را می زنند که آقا کفن اضافه داری.
همه بزغاله های سیاسی را پشت سر هم ردیف می کنند تا بلکه یک کدام کفن پوش مرگ شود .
*
خراباتی