Sunday, May 29, 2011

  پدال آقا وقتی در صفحه ی فيس بوک دوست ارجمندی -که اسم او را نمی برم تا خدای نکرده بلايی بر سرش نياورند- تصوير "آقا" را با پدال زير پايش ديدم، به خودم گفتم: "نه بابا، اين عکس واقعی نيست!" ولی وقتی ديدم منبع عکس، سايت "ليدر ايران" و خبرگزاری "مهر" است شک ام تبديل به شگفتی شد. دوست خبرنگارم اين پدال را پدال تکبير ناميده است. يعنی وقتی آقا در اثنای صحبت هايش به نقطه ی اوج رسيد و تکبير لازم آمد، پدال را فشار می دهد و سربازان جان بر کف ولايت، الله کبر می گويند. بسيار پيش آمده که آقا وسط نطق بوده و يک نفر مثل خروس بی محل قوقولی قو کرده و تکبير فرستاده و تمرکز ايشان را در هم ريخته و ايشان به جای "آوَرين، آوَرين"[آفرين، آفرين]، دست اش را به علامت ساکت! تکان داده و دلخور شده است. بر اين اساس بعيد نيست که اين پدال، پدال تکبير باشد. ولی با در نظر گرفتن تصوير نورافشانی ايشان در داخل اتومبيل، اين حدس تقويت می شود که پدال مزبور، نوعی "ديمر" باشد که ميزان نورافشانی به سمت ايشان را کم و زياد می کند و مانع آزردگی چشم مبارک می گردد. بعد از رخداد "احمدی نژاد- صالحی- مشائی – آقا"، يا به طور خلاصه "مشائی گيت"، جنگ امروز، نه جنگ سخت و نه جنگ نرم، بل که جنگ هاله های نور است، يعنی اگر احمدی نژاد دارای هاله ی نور است، آقا هم بايد هاله ای هم اندازه ی او و بل که پر نورتر از او داشته باشد که حرف اش در ميان مسلمين جهان شنيده شود. حالا اين پدال ممکن است در اثنای ارشاد جهانيان، نور هاله را کم و زياد کند و مانع کاهشِ بينايیِ صاحبِ نور در اثر تشعشع بيش از حد شود و خداوند بر حقايق عالِم است.
|
|
صفحه اصلي
آرشيو
نشريه سياسى، اجتماعى ، فرهنگى انجمن گلهاى سرخ
انجمن گلهای سرخ
مرتضي محيط
چريك هاي فدايي خلق
اخبار سیاهکل
روشنگری
فوروم اجتماعی ایران
ایران نبرد
حزب كمونيست ايران
دلنگرانیهای من - متن سخنرانی احمد شاملو در دانشگاه برکلی
|