Sunday, May 30, 2004
مجلس هفتم
این مجلس هفتم هم یک پدیده جالب خواهد بود با یک رئیس شیپیشو که روزی چند مرتبه باید دود بگیرد و کنار منقل آقا درک معانی نماید و یک معاون ترد شده که از بی اعتباری افسرده شده بودو حال رنگ و رویی تازه یافته و برای هوچی گری مجدد آماده شده است.
دراین جلس نه تنها در راست بودن همه با هم یک صدا هستند بلکه در حداقل آرا نیز تفاهم دارند و همه به یاری خدا با نازلترین درصد آرا به این بتکده راه یافته اند. نکته دیگر در تفاهم آنها بی سوادی آنهاست که مایه بس شادمانی است برای همه که این دو قران مدرکی هم که دست پا کرده اند از خیر و برکت سهمیه است و هیچ غمی نیست که خدا با آنهاست و دور باد و کور باد چشم بد حسود.
*ستاره*
زمین لرزه سیاسی
زمین لرزید و خلق را هراس فرا گرفت اما ترسی بس فراتر رژیم آخوندی را فرا گرفت .بعد این زمین لرزه که باعث مرگ تعدادی از هموطنان شد پایتخت به یک باره جاری در خیابان شد و موجی از مردم بود که در کوچه و خیابان به چشم می خورد. ترس رژیم از این گردهمایی ناخواسته بود که می توانست در بیکاری و انتظار به بررسی مسائل اجتماعی بینجامد پس تمام سعی خود را در به خانه برگرداندن مردم به کار بست و تا ساعتها بعد از زلزله هیچ اطلاع درستی نداد و هنوز که هنوز است تک تک و با آمار جزئی تعداد کشتگان و مجروهان را اعلام می کند. همه سعی خود را بکار می بندد که وسعت فاجعه رانه یکباره بلکه ریزه ریزه اعلام نماید. رژیم جنایتکار به خوبی آگاه است که خلق آماده یک جرقه است و زمین لرزه می تواند این بستر را فراهم نماید بخصوص در پایتخت که وسعت و جمعیت بالایی دارد. بنابراین مدام سعی می کند که از طریق رادیو مردم را دلداری دهد و از تلویزیون هم خبری تصویری حدالمقدور پخش نگردد.
عدم کمک رسانی به مجروحان و آسیب دیدگان، نبود امکانات کافی و بی کفایتی مدیران در حوادثی مانند زلزله نیز از دلایلی است که رژیم را وادار می کند دست به عصا راه برود و از پخش هر خبری که خشم عمومی را برانگیزد پرهیز نماید
"خراباتی"
Saturday, May 29, 2004
بوسه معنی دار
در آغاز کار مجلس هفتم بوسه ای از طرف حداد عادل نثار خاتمی شد که معنای زیادی را علاوه بر احساسش حمل می کرد. چند بار بوسیدن خاتمی نشان از مزه اش داشت و چه شیرین بود این انتقال قدرت و چه شیرین بود حرفهای خاتمی و چه ساده بودند دل بستگان به خاتمی که در کنار این بوسه ها اشک می ریختند. اما این مجلس از مجلس هفتم بسی پربارتر خواهد بود.این چهره واقعی آخوندهاست در یک پارلمان و در آینده نزدیک چهره واقعی دولتی آخوندی مشخص خواهد شد و تجربه تلخ اصلاحات درنظام اسلامی که هشت سال جولان داده است یک سره شده است. اینک تکلیف رژیم بیش از پیش روشن است همه نوع خوش رقصی کرده است از اعدام و سرکوب گرفته تا ندای مستضعفین و در آخر هم بانگ اصلاحات که همه و همه تو زرد درآمده است.
رژیم با این مجلس و دولت بعدی دیگر ابتکار عملی جز مبارزه با گرانی و بیکاری نخواهد داشت که آن هم از اقتصاد انگلی و رانت خواری که خود ساخته و پرداخته است بعید است.
*بابک*
Tuesday, May 25, 2004
چهره واقعی
حسنی این ملای بی سرو پا یک نمونه بارز از جامعه آخوندهاست که 25 سال است درایران می تازند آن خمینی هم فهمیده تر ازاین یکی نبود و خامنه ای و خاتمی هم با شعورتر نیستند این حشرات از مراکزی خارج می شوند که غیر ازاین آموزش نمی بینند
Sunday, May 23, 2004
هشت سال جنگ و جنایت
هشت سال جنگ وجنایت که آخوندها با همکاری جنایتکار دستنشانده امپریالیسم راه انداختند خود بیشرمی بی حد و وصفی است تا چه رسد به اینکه به آزادی خرمشهر و مسجد جامع بنازند. خرمشهر را خدا آزاد کرد !!! پس این همه کشته در جنگ معنایش چه بود پس شعار هرکه دارد هوس کرب بلا بسم ا... که سالهاست در نوحه ها و روضه های جنگ پردازی رژیم پخش نمی شود، چه شد؟ آن تابلوهایی که فاصله کربلا را نشان می داد چه شد؟ بعد از سوم خرداد که خرمشهر آزاد شد و بعد از مدت کوتاهی که عراق کاملا از خاک ایران خارج شد و کشورهای عربی تقبل کردند خسارت جنگ را به ایران بپردازند چرا خمینی و رفسنجانی و دیگر اراذل تا سال 67 جنگ را کش دادند و آخر سر هم با خفت صلح کردند.
آیا بعد از این همه کشته و ویرانی شادمانی معنایی دارد؟ ای ملاهای مرده خوار شما که برای ادامه بقای خود نیاز به مرده داشتید از جنگ با کمال میل استقبال کردید این از خاطر تاریخی خلق فراموش نخواهد شد چرا که صدام چهره واقعی خود را به کمک یاور خود نشان داد . آنچه برای یک ملت مهم است عملکرد حاکمان است چون تکلیف بیگانگان مشخص است
* ستاره *
Sunday, May 16, 2004
روز ارتش
آخوندها حتی اینجا هم دست از مرده خواری بر نمی دارند
Sunday, May 09, 2004
عدالت درجمهوری اسلامی
اسلام ناب محمدی و نسخه علی شده اش، شیعه ، بسیار ادعا بر عدالت دارد. حال بماند که در قرآنش غلام و کنیز چه کاره هستند و بعد از زن که انسان درجه دوم است در درجه چندم قرار دارند. عدالتی را عنوان می کنم که هر روز در جامعه آخوندی ایران به چشم دیده می شود و به زبان شنیده می شود و به حسهای ظریف لامسه نیز لمس می گردد.
اگر از روز بد کارت به یکی از ادارات یا سازمانها و شرکتهای دولتی بخورد و خواستار این باشی که کارت را انجام دهند در پاسخ به شما به صراحت می گویند چه خبرت است فلانی چند سال یا ماه است در نوبت است و هنوز کارش انجام نشده است ، ای آقا چقدر عجله داری برو خدا پدرت را بیامرزد هنوز نیامده می خواهی بروی برو شش ماه دیگر بیا و از این دست حرفها به نوع و اشکال مختلف شنیده می شود. اینجا ما به یک نوع عدالت اسلامی که در جامعه آخوندی به شکل کاملا روحانی اجرا می شود ، می رسیم. کارمند دلسوز و خدمت گزار که مطیع رهبر خویش است فرمان عید او را سرلوحه همه کارهایش قرار داده است ومی داند امسال سال پاسخگویی به مردم است و سعی دارد حتما به مردم پاسخ بدهد و هیچگاه راضی نمی شود در حین خدمت به مردم دچار اشتباه گردد و خدای ناکرده تبعیض کند و حق و ناحق نماید. او در جهت اجرای نوبت اسلامی حرکت می کند و حتی اگر شده کارت را به روز قیامت هم واگذار کند هرگز نوبت دیگری را به تو نمی دهد. او می داند که خدا بر اعمالش ناظر است و غیر از رضای او کاری نمی کند. باشد تا کارش قبول حق افتد. من این عدالت را در جامعه اسلامی دیدم که اگر کارت انجام نمی شود کار دیگران هم انجام نمی شود مگر از انصار و صالحان باشی و بر خود لازم دیدم این را تمام و کمال بگویم تا استکبار جهانی پشت سر این نظام مقدس و خدمتگزار و ایادی جیره خوارش تهمت نزند.
* مادر مزدک*
|
|
صفحه اصلي
آرشيو
نشريه سياسى، اجتماعى ، فرهنگى انجمن گلهاى سرخ
انجمن گلهای سرخ
مرتضي محيط
چريك هاي فدايي خلق
اخبار سیاهکل
روشنگری
فوروم اجتماعی ایران
ایران نبرد
حزب كمونيست ايران
دلنگرانیهای من - متن سخنرانی احمد شاملو در دانشگاه برکلی
|